مقطع : دکتری
دانشگاه : فردوسی مشهد
تاریخ دفاع : 1394/10/20
اساتید راهنما : دکتر محمدرحیم رهنما
اساتید مشاور : دکتر براتعلی خاکپور
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های غلامرضا عباس زاده
با توجه به آثار و پیامدهای نامطلوب رویکرد نوگرایی و توجه بیش از حد بر معیارهای کالبدی و کمی در شهرها و عدم توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی، پراکنش شهری و بروز عوارض ناخواسته ای از جمله وابستگی بیش از حد به خودرو، تراکم های پایین شهری، جدایی گزینی کاربری ها، آلودگی های زیست محیطی، بحران انرژی و ... در بسیاری از شهرها پدید می آید. در انتقاد به این شیوه تفکر، جنبش های پسانوگرایی به منصه ظهور رسیده و بازگشت به فرم های شهری سنتی، کاربری های ترکیبی، منطقه بندی انعطاف پذیر، توجه به فضاهای شهری فشرده، تراکم های بالا و پیاده محوری مطرح می گردد. بنابراین، فرم شهری به عنوان یکی از موضوعات مهم در دستیابی به پایداری شهری مورد توجه قرار گرفته و چگونگی و شیوه های گذار از الگوی پراکنش شهری به سمت فشردگی، مطرح می گردد. در این راستا، پژوهش حاضر با ماهیت بنیادی و از طریق روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از روشهای کمی و کیفی با هدف شناخت رویکردها و چگونگی گذار در فرم شهری (از الگوی پراکنش به فشردگی شهری)، توسعه کریدوری را به عنوان یکی از رویکردهای اصلی در این زمینه، مورد توجه قرار داده و تلاش نموده تا با شناخت مفهوم و ابعاد توسعه کریدوری و پیش نیازهای این نوع توسعه از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، پتانسیل و ظرفیت های موجود در پیرامون مسیر خط یک قطار شهری مشهد را به عنوان نمونه با استفاده از آمار و اطلاعات و مطالعات میدانی در محدوده و با کمک ابزار GIS، مورد مطالعه قرار داده و با استفاده از سناریوسازی جمعیتی (دو سناریوی 180 و 400 نفر بر هکتار) نسبت به برآورد و تعیین میزان ظرفیت بازتوسعه و جمعیت پذیری در این محدوده، اقدام نماید. نتایج بیانگر آن است که شهر مشهد در دهه های گذشته، رشد جمعیت و وسعت زیادی داشته و الگوی فعلی آن به صورت پراکنده می باشد. همچنین سیاست های محدویت شهری در جهت جلوگیری از پراکنش شهری، موفق نبوده و حتی می تواند منجر به توسعه های جسته و گریخته و پراکنده در شهر گردد؛ چنانکه در حال حاضر، منجر به تبدیل سه ناحیه منفصل (شهرک باهنر، محدوده قرقی، محدوده توس) به محدوده شهر مشهد گردیده که 71122 نفر جمعیت را در بر می گیرد. همچنین طبق پیش بینی های جمعیتی، تا سال 1405 علاوه بر این سه ناحیه، 5 آبادی دیگر به صورت محدوده های منفصل شهری در خواهند آمد که مجموع جمعیت این آبادی ها و نواحی منفصل موجود در آن سال به 314856 نفر خواهد رسید. بررسی شاخص های هفتگانه موقعیت شهری، جمعیت و تراکم، کاربری زمین، حمل و نقل، اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی (در شعاع 400 و 800 متری مسیر)، نیز بیانگر آن است که مسیر خط یک قطار شهری مشهد، با توجه به موقعیت شهری مناسب (عدم قرارگیری ایستگاه ها در بافت درونی شهر)، تراکم های جمعیتی نسبتاً بالا (153 نفر در شعاع 400 متری و 134 نفر در شعاع 800 متری)، همجواری و ترکیب مناسب کاربری های مسکونی و خدماتی (مسکونی، تجاری، فضای سبز، درمانی، آموزشی و آموزش عالی، اداری، فراغت و تفریح، اقامتی، ورزشی، مذهبی)، دارا بودن ویژگی های حمل و نقل چندگانه (خط قطار شهری، اتوبوس تندرو، اتوبوس، تاکسی) و تقاضای بالای سفر (20000 نفر در ساعت)، و وجود زمینه های مناسب اقتصادی (فعالیت های تجاری و اقتصادی در حاشیه مسیر)، اجتماعی (ارتباط بین نواحی با درآمدهای مختلف) و زیرساختی (آب، برق، گاز و تلفن و حمل و نقل)، دارای پتانسیل و قابلیت توسعه کریدوری می باشد. همچنین با توجه به جمعیت و تراکم های موجود و بررسی قابلیت توسعه کاربری های مختلف موجود در محدوده (74.48 درصد از کاربری ها در شعاع 400 متری و 73.31 درصد در شعاع 800 متری دارای قابلیت توسعه است)، مشخص گردید که در سناریوی 180 نفر بر هکتار، قابلیت توسعه در این محدوده در هیچکدام از شعاع های 400 و 800 نفر وجود ندارد اما با در نظر گرفتن سناریوی جمعیت پذیری با تراکم 400 نفر در هکتار، این محدوده به ترتیب در شعاع 400 و 800 متری، قابلیت جمعیت پذیری 220547 و 632707 نفر را دارا می باشد. لذا می باید در جهت توسعه آینده شهر و حرکت به سمت الگوی فشردگی شهری، از این ظرفیت ها و پتانسیل بهره گیری به عمل آمده و برنامه ریزی لازم در این زمینه صورت گیرد.